هم‎رنگ جماعت شو!

  • 4 مهر 1403
  • 0 نظر
هم‎رنگ جماعت شو!

المپیک امسال در کنار تمامی حواشی خود پر از یادها و رنگ‌ها بود. المپیک، همچون یک کاتالیزور برای وحدت و همبستگی جهانی عمل می‌کند و یادآور این است که در دنیای پرچالش امروز، ورزش می‌تواند پلی باشد برای ایجاد دوستی و تفاهم میان ملت‌ها. در میان همه این اتفاق‎ها یک رویداد جالب باعث شد که ما بتوانیم نگاه تخصصی‎تری به این المپیک داشته باشیم.
بانمک‌ترین اتفاق المپیک پاریس با حرکت دخترک چینی رقم خورد، که توجه کاربران فضای مجازی را به خود جلب کرد و از چشم عکاسان هم دور نماند. حتما بارها دیده‌اید که ورزشکاران صاحب مدال، به نشانه پیروزی و قهرمانی، مدالشان را گاز می‌گیرند. اما ژیمناست چینی گویا از این سنت قدیمی بی‌خبر بود و بعد از دریافت مدال، با نگاه کردن به ورزشکاران ایتالیایی یاد گرفت که مدال را روی سکو گاز بگیرد، تا ژست عکاسی خود را تکمیل کند. این ویدئو حالا به‌عنوان بانمک‌ترین صحنه المپیک پاریس 2024 در فضای مجازی دست به‌دست می‌شود.
این اتفاق یک یادگیری اجتماعی بود که به طور ناخودآگاه اتفاق افتاد در واقع به تقلید از یک گروه یا یک جامعه به‌وجود آمد. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا هم به همین موضوع اشاره می‌کند. بر اساس این نظریه، ما صرفاً از طریق تجربه شخصی یاد نمی‌گیریم، بلکه بسیاری از رفتارها و نگرش‌هایمان را از طریق مشاهده دیگران و تقلید از آن‌ها انجام می‎دهیم. دقیقا همانند ورزشکار چینی است که با مشاهده و صرفا هم رنگ جماعت شدن مدال خود را به دهان گرفت و صحنه‎ای بانمک را خلق کرد.
بیایید از زاویه‌ای دیگر به این نظریه نگاه کنیم، از زیباترین خاطرات والدین، تقلید فرزندانشان در خردسالی از آن‌ها است که چگونه مانند آن‌ها آداب معاشرت را آموختند و مهارت‌ها را کشف کردند.
تقلید برای کودکان مانند یک سفر یادگیری است. آن‌ها با مشاهده‌ی دیگران، قدم به قدم در دنیای جدیدی از مهارت‌ها و رفتارها پیش می‌روند. مثلاً وقتی کودک می‌بیند که مادرش در حال درست کردن غذاست، او نیز به طور ناخودآگاه حرکات او را تقلید می‌کند و این فرآیند به او کمک می‌کند تا مهارت‌های آشپزی را یاد بگیرد. در واقع، یادگیری تقلیدی، مانند یک بازی است که در آن کودکان نقش بازیگران را ایفا می‌کنند. آن‌ها با تقلید از حرکات و گفتار دیگران، نه تنها مهارت‌های جدیدی را کسب می‌کنند، بلکه احساس ارتباط و همبستگی با محیط خود را نیز تجربه می‌کنند. این فرآیند به آن‌ها کمک می‌کند تا هویت اجتماعی خود را شکل دهند و درک عمیق‌تری از دنیای اطرافشان پیدا کنند.
می‌توانیم بگوییم ما انسان‌ها خیلی چیزها را از یکدیگر می‌آموزیم . در سازمان هم همینطور است. وقتی یک کارمند با تجربه، کاری را انجام می‌دهد، بقیه کارمندها با تماشای او، نحوه انجام کار را یاد می‌گیرند، یا به صورت ناخودآگاه کل سازمان از رهبر الگوبرداری می‌کنند. در نتیجه در می‎یابیم که مشاهده، موجب انتقال سریع دانش و مهارت‌ها می‎شود یعنی به جای اینکه هر بار به همه آموزش بدهیم، با ایجاد فرصت‌های مشاهده، دانش و مهارت‌ها خیلی سریع‌تر منتقل می‌شوند. وقتی کارمندها ببینند که همکارشان چقدر موفق بوده، انگیزه بیشتری برای یادگیری و پیشرفت پیدا می‌کنند، همچنین یادگیری مشاهده‌ای اجتماعی، باعث قوی‎تر شدن فرهنگ سازمان می‎شود.
یادگیری مشاهده‌ای اجتماعی را در سازمان می‎توان با استراتژی‎های مختلف تقویت کرد؛ برای مثال با برگزاری جلسات نمایش کار، کارگاه‌های آموزشی عملی و یا ایجاد جوامع مجازی برای تبادل دانش، فرصت مشاهده را فراهم کنیم. تشویق به اشتراک‌گذاری دانش با ایجاد سیستم‌های پاداش‌دهی برای کارمندانی که دانش خودشان را با دیگران به اشتراک می‌گذارند یا شناسایی و معرفی کارمندانی که در کارشان موفق هستند و به عنوان الگو برای بقیه عمل می‌کنند هم راهی برای تشویق کارکنان هست.
 

نظر خود را اینجا بگذارید

}