ستاره های بی فروغ

تصور کنید سرمربی یک تیم فوتبال هستید و تیم شما یک کهکشان است، در آن کهکشان ستارهای در میان انبوهی از ستارههای پرفروغ ،کم نور و بیفروغ میشود. آن نقطه، لکهای بر فضای کهکشان شما باقی میگذارد و تبدیل به نقطهای کور میشود. حتی اگر ستارههای دیگر در تلاش برای جبران پرنورتر بشوند، باز هم این نقص مشخص است. این اتفاقی است که برای تیم کهکشانی رئال افتاده است، خریدی که سالها رئال مادرید منتظرش بود با ورود فوق ستاره فرانسوی به تیم به حقیقت پیوست. امپاپه ستاره سرخ فرانسه با هدف دستیابی به رکورد گلزنی کریستیانو رونالدو به رئال پیوست و انتظار میرفت گلهای زیادی را به ثمر برساند، اما شروع خوبی نداشت و عملکرد او با انتظارات هماهنگ نبود.
اتفاقی که در بازی با رئال بتیس بالاخره خودش را نشان داد. در آن بازی امپاپه پایینتر از سطح انتظارات بود و به درستی مسئولیتهای سپرده شده از طرف مربی را انجام نداد. به نظر شما آنچلوتی به عنوان سرمربی چه اقدامی برای تذکر و اصلاح این فرایند اشتباه انجام داده است؟
آنچلوتی در نشست خبری بعد از بازی خود به صراحت از عملکرد امباپه و دیگر مهاجمان تیم انتقاد کرد و بیان کرد که مشکل اصلی تیم، عدم مسئولیتپذیری و تعهد بازیکنان است. آنچلوتی سه مهاجم اصلی تیم، از جمله امباپه را از بازی بیرون کشید و تأکید کرد که اگر کسی خسته یا ناآماده است و انگیزه کافی ندارد، باید خود را کنار بکشد، زیرا او تحمل بازیکنان کمکار را ندارد.
این سرمربی بزرگ سه درس مدیریتی را به ما یادآوری میکند؛ اول آنکه همه فدای تیم و گروه هستند و نباید از اشتباه یک نفر هرچند ستاره باشد چشم پوشی کرد زیرا ساختار و تصویر سازمان را از بین میبرد.
دوم این موضوع را یادآور میشود که مدیر برای اصلاح رفتار یک فرد در سازمان نیاز به تذکر مستقیم ندارد، میتوان با هدف قرار دادن یک جمع که فرد خاطی بیشترین تاثیر را درآن داشته و بیان مسائل و مشکلات به صورت گروهی این تذکر را به فرد مورد نظر بدهد.
و در آخر فرصت جبران است. این سرمربی به امپاپه فرصت جبران میدهد. در واقع اولین اشتباه را آخرین اشتباه تلقی نمیکند، در سازمان هم بعد از اشتباه کارکنان باید راه جبران را برای آنها باز گذاشت.
کیلیان امباپه در لحظات مهمی از دوران حرفهای خود در رئال مادرید قرار دارد و باید با تلاش و تعهد بیشتر، جایگاه خود را در تیم تثبیت کند. او باید از این فرصت طلایی استفاده کند تا نه تنها به تیم کمک کند، بلکه اعتماد آنچلوتی و هواداران را نیز دوباره به دست آورد.
در یک سازمان، اگر برخی از اعضا از همکاری و مشارکت در وظایف گروهی سرباز زنند، نتیجهاش کاهش کارایی، افزایش تنشها و در نهایت شکست در دستیابی به اهداف سازمانی خواهد بود. همانطور که در فوتبال همه بازیکنان باید در همه جنبههای بازی مشارکت کنند تا یک کهکشان را بسازند، در یک سازمان نیز تمام اعضا باید به صورت هماهنگ و در راستای اهداف مشترک عمل کنند. عدم توجه به این اصل، چه در فوتبال و چه در مدیریت سازمانی، پیامدهای منفی و جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت.
نظر خود را اینجا بگذارید