کمپانی، راز موفقیت بایرن مونیخ در بوندسلیگا!

هیولای کمپانی، یدککش بایرن مونیخ!
در نخستین روزهایی که کمپانی به عنوان سرمربی بایرن مونیخ معرفی شده بود، طوفانی ازانتقادات به سمت او روانه شد، زیرا منتقدین باورداشتند بایرن، زمین بازی بزرگی برای کمپانی است و اونمیتواند این تیم را به اهداف خود برساند، اما هیولایی به اسم کمپانی رقیبان را بلعید و بایرن مونیخ را با قدرت صدرنشین لیگ آلمان کرد.
او توانست با سه پیروزی متوالی در بوندسلیگا شروع قدرتمندی داشته باشد و توجهات زیادی را به خود جلب کند و این بار توانست خود را در میان سیل نظرات مثبت ببیند.
انتخاب کمپانی به عنوان جانشین توماس توخل در ابتدای فصل با شک و تردیدهایی زیادی همراه بود، شاید در آن روزها تنها کسی که به کمپانی ایمان داشت خود او بود، چرا که هواداران بایرن نسبت به تجربه او برای هدایت تیمی در سطح اول فوتبال اروپا تردید داشتند. اما نتایج اخیر این تیم نشان میدهد که او توانسته اعتماد هوادارن را نیز جلب کند.
کمپانی مرد بازیهای بزرگ، اینبار رقیب سرسخت رویاشکن لیگ جزیره، یعنی پپ گواردیولا شد.این رقابت بر سر کسب پیروزیهای پیاپی خارج از خانه بود، پس از گواردیولا دیگر هیچ یک از مربیان، موفق به کسب سه پیروزی متوالی خارج از خانه نشده بودند، اما کمپانی نشان داده است که توانایی انجام چنین کارهایی را دارد.
کمپانی به ما آموخت ، فکرهایی که قبلا باعث آشفتگی و مغشوش شدن ذهننتان میشود را فراموش کنید و بر روی اهداف خود تمرکز کنید و به یاد داشته باشید که هر فردی دارای روح و جسم است که اگر به روحیات خود توجه کند و آن را به سمت درستی هدایت نماید، جسمش هم دستورات مثبت و خوب را اجرا خواهد کرد. هرگز خود را انتقاد و سرزنش نکنید و خود را به چالش بکشید. با خود با مهربانی صحبت کنید. طرز تفکر مثبت و شاد به شما کمک می کند تا راحتتر یاد بگیرید و اعتماد به نفس خودتان را بالا ببرید.
اگر شما هم در سازمان خود به دنبال موفقیت هستید، شاید نگاه کردن به روشهای مدیریتی ونسان کمپانی برای شما الهامبخش باشد. اعتماد به خود و تیم، برنامهریزی دقیق و مدیریت انتظارات، سه اصل کلیدی برای رسیدن به موفقیت هستند.
در سازمانها، مدیران باید بتوانند به تیم خود اعتماد کنند و فضایی فراهم کنند که اعضای تیم احساس کنند نظرها و ایدههایشان مهم است. این اعتماد باعث میشود تا تیم با انگیزه و خلاقیت بیشتری عمل کند. به یاد داشته باشید که یک مدیر خوب باید هم به خودش و هم به تیمش اعتماد داشته باشد. هر سازمانی باید یک برنامه استراتژیک روشن داشته باشد که شامل اهداف کوتاهمدت و بلندمدت باشد. هر عضو تیم باید بداند که نقش او در دستیابی به این اهداف چیست. هدفگذاری قابل اندازهگیری و مشخص باعث میشود که تیم بتواند پیشرفت خود را ارزیابی کند و در مسیر درست حرکت کند. مدیران باید انتظارات واقعبینانهای برای تیم خود تعیین کنند و این انتظارات را به خوبی مدیریت کنند. وعدههای بیش از حد میتواند به ناامیدی منجر شود، در حالی که وعدههای کمتر از تواناییها میتواند فرصتهای پیشرفت را محدود کند. مدیریت انتظارات به معنای شناخت دقیق تواناییها و محدودیتها است
نظر خود را اینجا بگذارید